
قلعه جني كيش قلعهاي قديمي و متروكه است كه در جاده جهان در مسير رفتن به كشتي يوناني قرار دارد و كمتر كسي جرات رفتن به آنجا را دارد. اگر خيلي شجاع هستيد و به مكانهاي مرموز و خوفناك علاقه داريد، با مجله دلتا همراه باشيد تا سري به قلعه جني كيش و افسانههاي آن بزنيم.
آشنايي با قلعه جني كيش
در جزيره كيش قلعهاي كوچك و متروكه در نزديكي كشتي يوناني قرار گرفته كه افسانههايي را در دل خود حبس كرده است. اين مكان به قلعه جني كيش معروف است. بازديد از اين قلعه در شب واقعا رعب و وحشت ايجاد ميكند. هيچ كسي از مردم محلي حاضر نيست در اين بازديد شما را همراهي كند. آنها معتقدند اين قلعه توسط جنها تسخير شده است.
وقتي به غروب خورشيد نزديك ميشويم، قلعه جني كيش به محل وهمانگيز و وحشتآوري تبديل ميشود. صداهايي كه از چاه آب نزديك قلعه شنيده ميشود و زوزه وزش باد، ترس اين منطقه را بيشتر و بيشتر ميكند.
افسانههاي محلي درباره قلعه
اتفاقاتي كه در قلعه جني رخ داده و داستانهايي كه درباره آن روايت ميشود، چه بسا كه زاييده ذهن و خيال مردم باشد. اما به هر حال اين افسانهها در بين مردم محلي كيش رايج است.
اين ساختمان مخروبه، در واقع محل خدمت سربازان و درجهداران ژاندارمري بوده است.
در اواسط دهه ۴۰ بود كه گزارشات مكرري در رابطه با مشاهده جن در اين پاسگاه ارائه شد و پرسنل آن مجبور به تخليه پاسگاه شدند و تا بهحال هم به همين صورت رها و به قلعه جني كيش معروف شده است. پرسنل پاسگاه بر اين باور بودند كه اجنه قلعه را تسخير كرده و آن را در تصرف خود دارند.
يكي از باورها و وقايع كه بين مردم محلي رايج است، مربوط به چهار سربازي ميشود كه بايد شب را تا صبح در پاسگاه كشيك ميدادند. صبح روز بعد وقتي كه كاركنان وارد پاسگاه شدند، هر ۴ نفر، با بدني سرد و چهرههاي بهت زده و سياه بر روي زمين افتاده و مرده بودند. معلوم نبود شب گذشته چه اتفاقي براي سربازان افتاده بود.
پس از آن اتفاق ديگر كاركنان پاسگاه حاضر به ماندن در آنجا نبودند. اما افسران مافوق و مسئولان، اين قضيه را باور نميكردند و اجازه تخليه پاسگاه را نميدادند. آنها ترس و وحشت پرسنل را بيمورد ميدانستند.
با گذشت زمان، اين ترس و وحشت نه تنها كم نشد، بلكه روز به روز بر آن افزوده ميشد تا جايي كه ديگر مسئولان پاسگاه نتوانستند مقاومت كنند و به بهانه قديمي بودن ساختمان، آن را تخليه و پاسگاه را به مكان ديگري منتقل كردند.
روايت خوفناك ديگر قلعه
داستان ديگري نيز در بين مردم محلي روايت ميشود. از آنجايي كه اين قلعه در مسير كشتي يوناني جزيره كيش قرار دارد، معمولا رانندههاي تاكسي بعد از غروب خورشيد، در اين مسير منتظر مسافر هستند. يكي از اين رانندگان بعد از اينكه مدتي منتظر مسافران ميماند، شروع به حركت ميكند و به سمت قلعه جني ميرود.
راننده جنها را كه بجاي پا، سُم داشتند، در لباسهاي بلند و سفيد رنگ ميبيند. طبق گفته راننده، زمان عروسي اجنه بوده است. از ترسش ماشين را خاموش ميكند و مجبور ميشود چند ساعتي را همانجا ساكت و بيحركت بماند تا عروسي تمام شود.
اما مشخص نيست كدام واقعيت و كدام زاييده ذهن و تخيل مردم است. بعضي از گردشگران و مردم كه در ساعات تاريكي و نيمههاي شب به اين مكان وارد شدهاند، تجربههايي را تعريف ميكنند كه با عقل جور در نميآيد! تجربهاي مثل ديدن اشخاص و يا موجوداتي كه از حضور بازديدكنندگان ناراضي بودهاند.
پيشنهاد مطالعه: مطلب جزيرهاي حيرتانگيز در يمن! را بخوانيد.
با مجله گردشگري دلتا همراه باشيد.