براي كسي كه به پايان خط رسيده، پريدن از پل يك انتخاب منطقي براي پايان دادن به تمامي مشكلات است. ظاهرا پل خودكشي پاسادنا، مكاني ايدهآل و منطقي براي اين دسته است.
پلهايي وجود دارند كه ظاهرا در مسيرهاي ارتباطي دنياي زندهها، جهان ما را به جهان ارواح پيوند دادهاند. مقصد ترسناك امروز ما باز هم يك پل ساخته دست بشر به نام پل خيابان كلرادو است كه به دليل وقوع حوادثي چند، با عنواني ناخوشايند يعني پل خودكشي به شهرت رسيده است. با مجله دلتا همراه باشيد.
داستان ساخت پل
داستان امروز ما پيرامون پلي زيبا در امتداد خيابان كلرادو است. تاريخ احداث اين پل در پاسادنا به سال ۱۹۱۲ باز ميگردد. اما به نظر ميرسد سازندگان آن هرگز تصور نميكردند كه روزي اين دست ساخته زيبا و با شكوهشان، با لقبي خاص و نه چندان خوشايند شناخته شود. بله اين پل دست كم از سال ۱۹۳۲ تاكنون اسم مستعار پل خودكشي را يدك ميكشد.
اين پل در اصل با نام پل خيابان كلرادو شناخته و روي بستر رودخانه ساخته شده است، همين امر باعث شده شاهد شكل گيري يك پرسپكتيو خاص و تماشايي باشيم، به ويژه زماني كه افراد در حال رانندگي روي پل هستند.
به لطف اين چشم انداز سحر انگيز و البته قرارگيري چراغهايي در فواصل منظم، اين پل از حال و هواي رمانتيك و عاشقانه برخوردار است، به ويژه وقتي بيننده از فاصلهاي دور به آن نگاه ميكند، اسير جادوي دلفريب و كلاسيك آن ميشود. اما اين ساختار خاص و منحصر به فرد دست كم تاكنون صحنه خودكشي بيش از صد انسان بوده كه از بالاي آن به پايين پريده و به زندگيشان خاتمه دادند.
داستان خودكشي ها
اولين خودكشي در سال ۱۹۱۹ به وقوع پيوست، بعدها و در هنگام بحران و ركود اقتصادي بزرگي كه گريبان گير مردم آمريكا شده بود، نزديك به ۵۰ خودكشي ديگر در كارنامه اين پل به ثبت رسيد. هر چند در گزارشات ديگر آمارهاي متفاوتي ارائه شده است و حتي تخمين زده ميشود كه در همين فاصله ۹۵ نفر روي همين پل به زندگي خود خاتمه دادند.
اين پل در سال ۱۹۹۳ مرمت شد و به دنبال آن شاهد اضافه شدن يك حصار و نرده مخصوص براي جلوگيري از خودكشي روي پل بوديم. اين امر اگرچه شمار قربانياني را كه قصد خودكشي در اين منطقه را داشتند تا حدودي كاهش داد، اما نتوانست به صورت كامل اين مسئله را متوقف كند و همين مسئله باعث شده كه هنوز هم بسياري اين پل را با نام مستعار خود شناسايي كنند.
ارواح اين پل
البته خودكشي به تنهايي عامل شهرت اين پل نبوده است. به هر حال وقتي افرادي افسرده و رنج ديده كه به آخر خط رسيدهاند، با پريدن از اين پل به رنجهاي عميق زندگي خود پايان ميدهند، ارواح و اشباح هم آرام آرام از گوشه و كنار سر برآورده و باعث شكل گيري انواع داستانهاي ترسناك از تسخير ارواح و مشاهده اشباح ميشوند. به طوري كه امروزه گفته ميشود پل خودكشي دست كم توسط چندين روح تسخير شده است.
از جمله اين ارواح ميتوان به روح مردي عينكي با قاب سيمي و زني اشاره كرد كه ظاهرا لباس بلندي به تن دارد. او اغلب ايستاده بر فراز يكي از نردههاي پل مشاهده شده است و به محض آنكه خود را از پل به پايين مياندازد، در هوا ناپديد ميشود.
حتي زير پل، ارواح هنوز هم روي بستر رودخانه اين سو و آن سو ميروند. بارها صداهاي عجيب و انعكاس گريه و نالهها در تاريكي شب به گوش مردم رسيده است، اشكالي مه گرفته و شبح مانند مشاهده شده و حيوانات اغلب در اين منطقه رفتارهايي عجيب و غير عادي از خود نشان ميدهند.
بسياري از ساكنان كمپهاي افراد بيخانمان كه معمولا زير پل برپاست، به صورت مرتب از مشاهده اشباح صحبت كرده و از شنيدن صداهاي مرموز و ترسناك گلايه دارند. ظاهرا حتي شبحي زير پل سرگردان است و در حالي كه به اين سو و آن سو ميرود به صورت نجواگونه سرودي را زمزمه ميكند، در حالي كه هيچ كس به درستي قادر به درك منظور او نيست.
همچنين بخوانيد:
درياچه نفرينشدهاي كه حيوانات را تبديل به سنگ ميكند!
عوض شدن مفهوم زمان در جزيره زنگبار!!
با مجله گردشگري دلتا همراه باشيد .